به گزارش مشرق نویسنده وبلاگ ایستگاه در آخرین پست خود نوشت: مدتی است که یکی از بیلبوردهای زردرنگِ این شهر هزاررنگ، ذهنم را به خود مشغول کرده. و حتماً ذهن خیلیهای دیگر را.
این روزها که بحث صیانت خانواده مطرح است و تبیین سبک زندگی، این روزها که بحث جنجالی سینماها مطرح است و اعتراض به فیلمهای copy, paste شده از نسخههای غربی (در اشاعة خیانت در خانواده)، این روزها که هر کارشناس و غیرکارشناسی برای همرنگ جماعت شدن، سنگ جوانان را به سینه میزند و مسائل آنان را در ردیف اول مشکلات این مملکت قرار میدهد، و این روزها که موضوع خانوادة ایرانی، نان نرخ روزمان شده؛ همین روزها با پیچاندن پیچ رادیو، تبلیغاتی را میشنویم که بهراحتی از کنارش رد میشویم و همین روزها با تردد در بزرگراهها و خیابانها، از کنار تبلیغاتی میگذریم که دیدنش برایمان رنگوبوی عادت تبلیغاتی گرفته تا تهدید فرهنگی. تبلیغاتی که با داد و هوار و وعده و وعید و در عین حال بی سروصدا، فرهنگها و ناهنجاریها و سنتشکنیهایی را به زیر پوستة این شهر و این مرز و این مردم تزریق میکند که کم بیشباهت نیستند به آنچه که از آن سوی مرزها، میلیونها دلار برای رسیدن به همین نتیجه هزینهاش میکنند.
یکی از همین تبلیغات پر آبوتاب و دستودلباز، تشویق شرکت ایرانسل به مکالمات نیمهشبی است.
قدیمترها از بزرگانمان شنیده بودیم و آنها هم از بزرگانشان که مومنی که میخواهد نماز صبح بخواند میبایست یازده شب خوابیده باشد. (البته نماز صبح ظاهر کلمه بود). الله اعلم، شاید این شرکت هم قصد تشویق جوانان را به تهجد یا مطالعه در دل شب دارد، و اینها شیوههای تشویقی اوست برای بیدار نگه داشتن جوانان.
فقط خدا کند این بازیها از سر جهالت یا همان تجارت باشد و صرفاً جهت کسب درآمد بیشتر قصد کرده باشند جوانان را به خود مشغول کنند. و یا بنا به همان سفسطههای مخابراتی برای خوابشان خواب دیده باشند.
خدا کند نیت این شرکتها همانی نباشد که من گمان میکنم.
"تخصیص تخفیف پنجاه درصدی برای مکالمات مابین ساعت 2 نصف شب تا 7 صبح"
و چیزی که در حساب و کتاب من نمیگنجد، ساعت و مخاطبِ آن وقت شب است. هر طور که حساب میکنم میبینم منِ نوعی در آن وقت شب، نه با مادرم صحبت میکنم، نه خواهرم، نه برادرم و نه دوست و رفیق و همکارم، تا مشمول این قبیل بذل و بخششها شوم. چرا که برای ارتباط روزانه با هیچ کدام از این افراد محدودیتی ندارم. از طرفی، همة اطرافیانم یا کارمندند یا دانشجو، و مهمتر از آنها همهشان عاقلاند. و هیچ انسان عاقلی مکالمه و صِلة رحم نیمهشبانه را به استراحت شبانه ترجیح نمیدهد.قدیمترها از بزرگانمان شنیده بودیم و آنها هم از بزرگانشان که مومنی که میخواهد نماز صبح بخواند میبایست یازده شب خوابیده باشد. (البته نماز صبح ظاهر کلمه بود). الله اعلم، شاید این شرکت هم قصد تشویق جوانان را به تهجد یا مطالعه در دل شب دارد، و اینها شیوههای تشویقی اوست برای بیدار نگه داشتن جوانان.
فقط خدا کند این بازیها از سر جهالت یا همان تجارت باشد و صرفاً جهت کسب درآمد بیشتر قصد کرده باشند جوانان را به خود مشغول کنند. و یا بنا به همان سفسطههای مخابراتی برای خوابشان خواب دیده باشند.
خدا کند نیت این شرکتها همانی نباشد که من گمان میکنم.